سيستان سرزمين شگفتيها و مهد دليران (1)
سيستان سرزمين شگفتيها و مهد دليران (1)
منبع:راسخون
استان سیستان و بلوچستان
جغرافیای استان
جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زدهاست. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی میباشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصههای اساسی اقلیم منطقهاست. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانهای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آبهای زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار میآیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آوردهاست (۱). با توجه به دوره آماری ۱۳۷۵- ۱۳۵۹ میانگین بارش سالیانه استان ۸/۱۳۹ میلی متر و میانگین دمای سالیانه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، میباشد (۲). از لحاظ تقسیمات کشوری استان دارای ۸ شهرستان، ۳۲ بخش، ۳۰ شهر، ۹۴ دهستان و حدود ۶۳۰۰ آبادی میباشد.
منابع طبیعی
اماکن تاریخی و مذهبی
تاریخچه استان
قلعه کافرها واقع در کوه خواجه
قلعه زاهدان(زاهدها) در استان سیستان و بلوچستان
سر زمین سیستان دارای مکانهای باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا)است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور میکند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومتهای اسلامی بعد از آن.سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل میدهد، در قدیمیترین اسناد تاریخی به اسم «مکا» مشهور بوده و در نوشتههای هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان «گدروزیا» یاد شدهاست.به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی (۲۳۰ پ- م) وی مسیر بازگشت خود از هند را «گدروزیا» انتخاب کردهاست. پس از ساسانیان توسط اعراب مسلمان، در زمان خلیفه دوم، اکثر مردم این سرزمین بلافاصله به اسلام گرویدند.
از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب میشد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالتها و ولایتهای کشور حکومت خان خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه.ش پس از شکست دوستمحمدخان بارکزائی قدرت حکومت مرکزی در این خطه تثبیت شد.
زاهدان؛
کارشناس آبخيزداري و بيابانزدايي شهرستان زابل گفت: منطقه سيستان بيش از 61 هزار هکتار پوشش جنگلي داردکه 70 درصد آن را جنگلهاي گز شامل ميشود.
با توجه به آب و هواي گرم و خشک سيستان و بلوچستان با متوسط بارندگي 56 ميليمتر و دماي بالاي 36 درجه سانتيگراد درختان گز مقاومترين نوع گياه است که در طول ده سال خشکساليهاي اخير همچنان مقاوم ماندهاند.
با هدف تثبيت خاک، درختان گز در بستر خشک درياچه هامون و رودخانههاي سيستان و اطراف مزارع کشاورزي کاشته شده است.
يادآور ميشود: از درختان گز به عنوان بادشکن سبز در حاشيه مزارع تأمين علوفه تهيه سازههاي چوبي از جمله درب سبد و پرده نيز استفاده ميشود
منطقه سيستان شرايط مناسبي براي پرورش گياه رز شناسنامه دار دارد.
شهرها و شهرستانها
در سال ۱۳۷۸ خورشیدی ۹۹ درصد شهرهای سیستان و بلوچستان از شبکه لولهکشی و آب آشامیدنی سالم بهرهند بودند.
حدود دو منطقه سیستان و بلو چستان
کشاورزی و دامداری
۳۰۰ کیلومتر نوار ساحلی دریای عمان و راهیابی به آبهای آزاد، دریاچه هامون، چاه نیمهها و هفت هزار و ۸۰۰ منبع آبی داخلی ظرفیتهای آبی این استان هستند.
این استان چهار کارخانه تولید شیر پاستوریزه و فرآوردههای لبنی، ۳۴ مرکز جمعآوری شیر روستایی و دو مجتمع بزرگ پرورش گاو شیری با ظرفیت ۱۲ هزار راس گاو دارد. تولید انواع خرما در این استان سالانه ۱۶۷ هزار تن است که ارزش اقتصادی آن ۲۱۸ میلیارد ریال میباشد.
بزرگترین پایگاه تولید نهال میوههای گرمسیری جنوب شرق ایران نیز در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد که با تأمین نیاز داخلی استان به ۹ استان دیگر کشور نیز نهال صادر میشود. «خرما، موز، مرکبات، انبه، پاپایا، گوآوا، چیکو، پسته و انگور یاقوتی» از جمله میوههای گرمسیری و نیمه گرمسیری سیستان و بلوچستان است
وضعیت اقتصادی
شاخصه هاي گردشگري منطقه سيستان
1-جاذبه هاي روستايي:
1-شناسايي وساماندهي چندروستا مانند دولت اباد؛ سه كوهه؛ خمك؛ گوري؛ قلعه نوو..ارايه خدمات رفاهي و اقامتي به توريست علاقه مند به ساختار اقتصادي واجتماعي زنده روستا.
2--نگهداري بافت معماري سنتي وترغيب مردم در استفاده از لباسهاي سنتي در اين روستاها.
3--تشكيل خانه هاي گردشگري در هر روستا براي دادن اموزش ؛ كنترل فضاهاي اقامتي روستايي ؛ رسيدگي به مشكلات احتمالي و..
4--فعال كردن صنايع دستي روستايي وبازار فروش محصولات.
5--تعريف مناسبات كدخدا منشي در هر روستا براي بازديدگردشگر واشنايي با شيوه هاي حل اختلاف ورسيدگي به مشكلات مردمي
6-- امادگي براي برگزاري جشنهاي سنتي مثل عروسي؛ رقص چوب وشمشيرو.
2- جاذبه هاي زندگي عشايري
بغرنج وپيچيده صنعت والكترونيك مجالي براي انديشيدن به انها نيست واين مي تواند به عنوان يك جاذبه در فهرست برنامه هاي بزرگ گردشگري لحاظ شود.
هرچند در ديدگاههاي اجرايي واداري موجود در منطقه براي سرويس دهي منظم بهداشتي ؛ اموزشي؛ مخابرات و… هدف اسكان ويكجا نشيني عشاير تعريف شده ولي ديدگاه اين مقاله به دلايل ذيل مخالف هدف فوق مي باشد:
-در طرح اسكان يك چرخه اقتصادي طبيعي كه ريشه در تكاپوهاي مثبت زندگي بشري دارد غيرطبيعي حذف مي شود.
-جايگاه تاريخي عشاير حداقل از منظر اقتصادي هميشه به عنوان يك جامعه مولد وخودكفا مطرح بوده و در چرخه مناسبات اقتصادي ملي داراي تراز مثبت وتاثيرگذاري بوده است كه با طرح استقرار اين چرخه طبيعي حذف ويا حداقل از بازدهي اصلي خويش مي افتد
-در طرح اسكان به دليل قرارگرفتن اجباري دريك قالب مصنوعي دچار بحران هويت به دليل تغيير ساختارهاي اجتماعي وگرفتار ناهنجاريهاي رفتاري به دليل ازهم گسختگي اقتصادمعيشتي خواهند گرديد كه براي كنترل انها هزينه هاي زيادي بايد صرف گردد.
- بسياري از سنت هاي ريشه دارزندگي عشايري نابود خواهد گرديد.
پيشنهاد مي گردد:
- برنامه ريزي كلا ن براي حفظ يك چرخه ريشه دار با ساختارهاي اقتصادي اجتماعي مولد وخودجوش ويا حداقل براي حفاظت بخشهايي ازان لحاظ شود.
براي تقويت بنيه هاي اقتصاد معيشتي عشاير چرخه زندگي انها با چرخه هاي بزرگ اقتصادي و گردشگري منطقه پيوند زده شود. براي اين منظور در گام نخست مشكلات عشاير منطقه در چرخه طبيعي ان حل و فصل شود.
ساماندهي زندگي عشاير در طبيعت به گونه اي انجام شود كه بدون برهم خوردن نظم طبيعي ان براي گردشگر قابل بازديد باشد.
امكان ارايه خدمات و استقرار وپذيرايي از گردشگر در جامعه عشايري ايجادشود0
بازار عرضه محصولات وتوليدات صنايع دستي به گردشگر ديده واجرا شود.
هرسال جشنواره عشايرمنطقه با كمك نهادهاي فرهنگي براي معرفي محصولات اقتصادي وايجاد ارتباط فرهنگي برگزار گردد.
در خصوص ارتباط جوامع شهري باعشاير از طريق رسانه ها ونهادهاي فرهنگي برنامه ريزي شود.
3-جاذبه هاي تجاري
طرح منطقه ويژه تجاري زابل بدون ترديد در فرايند توسعه منطقه تاثير عميقي برجاي خواهد گذاشت بنابرايت شايسته است كه در تمامي طرحهاي بزرگ منطقه ديدگاه برنامه ريزي با نگاه توسعه پايدار و لحاظ تمامي منابع وتوانمنديها براي بهر گيري دراز مدت واصولي همسو شود :
1-- شناسايي حلقه هاي مشترك تجارت وبازرگاني و صنعت گردشگري براي ارايه برنامه تلفيقي ومشترك در توسعه بلند مدت منطقه.
2--تشويق سرمايه گذاري در بخشهاي مختلف زيربنايي وخدمات رساني با برنامه سرويس دهي چند جانبه به بازرگان وگردشگر .
3--هدايت اقامتگاها و ايستگاهاي بين راهي براي استقرار در محوطه هايي مانند شهرسوخته با رعايت استانداردها وكاربري توامان براي گردشگر وبازرگان.
4--تعريف برنامه براي اوقات فراغت بازرگانان.
4- جاذبه هاي فرهنگي نهفته:
2-اجراي پارك مشاهيرسيستان با ساخت تنديس ومعرفي دو زبانه .
3-معرفي ونمايش برخي از شاخصه هاي فرهنگي وعلمي منطقه درقالب ما كت مانند اسياهاي بادي؛
اسيابها؛ اطرلاب زورقي ابوسعيدسجزي؛ خارخانه ها؛ شاخصه هاي معماري؛ گربه روها ؛شبكه هاي ابرساني
و..
4-- ايجاد جاذبه براي سيستانيهاي مهاجر به خراسان وشمال كشور براي بازديد از منطقه.
5-- ساماندهي كوه خواجه ودرياچه هامون براي جذب جامعه زرتشتيان جهاني از منظر بازديد وحتي سرمايه گذاري .
6-- احيا بخشهايي از محوطه هاي باستاني مطرح مانند شهر سوخته وايجاد موزه باز صحرايي واحيا چرخه هايي از زندگي اجتماعي ويااقتصاد معيشتي و صنعتي انها براي بالا بردن سطح جاذبه هاي گردشگري در منطقه.
7-احيا صنايع سنتي شناخته شده از دوران باستان تا معاصر در يك محوطه وارايه محصولات توليدشده.
8--..
5- جاذبه هاي شهري
2-- تعريف تسهيلات براي گردشگرو مهمانان.
6- جاذبه هاي باستاني وتاريخي
از منظر باستانشناسي و محوطه هاي تاريخي دشت سيستان ايران به طو رخاص دربردارنده اثاري از ادوار مختلف شناخته شده است كه هر كدام در نوع خود در سطح فلات ايران يگانه اند وبدون سرمايه گذاري وحتي بصورت بكر ودست نخورده از منظر فرهنگي وپژوهشگري در سطح بين المللي وملي علاقه مندان زيادي رابه خود اختصاص داده است
تاثير طوفانهاي شن در منطقه سيستان و بلوچستان
دشت سيستان با 15000 كيلومتر مربع مساحت در شمال سيستان و بلوچستان واقع گرديده و ويژگيهاي اقليمي و محيط طيبعي آن نشان دهنده حاكميت شرايط بياباني در اين منطقه است.
يكي از مهمترين ويژگيهاي سيستان وزش بادهاي 120 روزه است كه معمولا از اوايل خرداد شروع تا پايان شهريور ماه ادامه مي يابد. بادهاي مذكور در سالهايي كه درياجه هامون پر از آب است سبب نشاط و سرزندگي در منطقه ميگردد. اما متاسفانه خشك شدن كامل بستر درياچه هامون و تبديل عرصه 450 هزار هكتاري آن به كانون توليد ماسه و گردو غبار طي سالهاي اخير باعث برداشت و حمل حجم زيادي از رسوبات بادي از كف درياچه گرديده و در نتيجه خسارات زيادي بر تاسيسات زير بنائي و معابر و منازل شهري و روستائي وارد گرديده ، ضمن اينكه درصد ابتلا به بيماري هاي ريوي – چشمي و حتي روده اي نيز بميزان چشمگيري افزايش يافته است.
روابط شهر و روستا در منطقه سيستان
اينك شناخت و تجزيه و تحليل فرآيند مناسبات فضايي شهر و روستا به منظور درك صحيحي از شيوههاي ساماندهي فضايي و بهينه سازي آن در جهت توسعه منطقهاي و پويايي و كاركردهاي شهري و روستايي ضروري به نظر ميرسد . اين تحقيق با علم به اين اهميت و ضرورت، تحت عنوان : تحليلي منطقهاي از روابط متقابل شهري و روستايي در سيستان طراحي واجرا شده است و فرضيات مطروحه در آن عبارت بودند از :
1-شهر زابل بعنوان كانون شهر نشيني در منطقه سيستان ، نتوانسته است نقشي مؤثري در ساماندهي نظم فضايي استقرار گاههاي حوزه نفوذ خويش ايفانمايد.
2-در دهههاي اخير ارتباط اقتصادي ( شامل جريان مواد اوليه ، جريان سرمايه ، ارتباط توليدي ، جريان درامد و غيره ) در تعامل فضايي شهر و روستاهاي منطقه به نفع شهر و به ضرر نواحي روستايي بوده است.
3-روابط اداري و سياسي ( وابستگي متقابل سازماني ، جريان بودجه دولتي ، ارتباط متقابل ساختاري و غيره ) ميان شهر و روستا در دهههاي اخير روند توسعه و ساماندهي منطقه را كند نموده است.
4-اقتصاد منطقهاي در دهه هاي اخير دراقتصاد ملي هضم شده ، و روند توسعه از بالا به پائين حاكم ، كاركردهاي منطقهاي را تضعيف نموده و نواحي روستايي را با ركود مواجه ساخته است.
پس از بررسيهاي تحليلي فرضيات فوق كه عمدتاً بر مبناي تئوري، UFRD بوده است ، ( كه معتقد است اهداف توسعه روستايي جدا از توسعه شهري عملي نيست، و بدين منظور ميبايست پراكندگي جغرافيايي ، سرمايه گذاريها تقويت گردند . يا در واقع بايد از تمركز گرايي پرهيز شده ،و كاركردها و وابستگيها ميان شهر و روستا با سلسله مراتبي سكونت گاهي و بالاخره تدوين راهبردهاي توسعه فضايي منطقه اقدام شده است.
رهيافتهاي اين پژوهش ، فرضيههاي اول و چهارم را تعيين و فرضيه سوم را رد نموده است . در مورد فرضيه دوم از نگاه كلي و به صورت يك فرآيند آن را تعيين ، ليكن حداقل با توجه به شرايط حاكم بر منطقه ناشي از خشكسالي ‚ سال اخير نميتوان آن را پذيرفت.
در مورد رهيافت ناشي از تحليل منابع منطقهاي، بايد گفت ، به علت عدم وجود منابع ، مطمئن و قابل دسترس زير زميني و وابستگي آبهاي سطحي رودخانه هيرمند از كشور افغانستان به منطقه كه قهراً با مشكلات طبيعي و سياسي همراه است ، از يك سو و عدم زهكشي مناسب عرضي كشاورزي سيستان ازو با بازده ناچيز آن از سوي ديگر ، به عنوان مهمترين چالشهاي محيطي منطقه محسوب ميگردند.
در خصوص منابع انساني – اقتصادي بايد اضافه كرد كه ، پيشيه غني ، فرهنگي منطقه و وجود جوانان مستعد و تحصيل كرده در شرايط فعلي ، به عنوان پتانسيل مثبت ، اما عدم توسعه تكنولوژي مناسب با فرهنگي بهرهبرداري از آن در كنار توسعه نيافتگي ، فعاليتهاي صنعتي و خدمات توليدي و بخصوص فراهم نشدن زمينه توسعه فعاليتهاي تجاري و صنايع جنبي بخش كشاورزي – كه امكانات بالقوة فراواني نيز در اين زمينه دو جنيه در منطقه وجود دارد – به عنوان عامل بازدارندة گسترش مناسبات شهر و روستا در منطقه عمل مينمايد.
در ارتباط با تحليل فضايي پيوندهاي منطقهاي نيز نابسامانيهاي زيادي مشهود است. به منظور رفع اين نارسايييهاو در پيوند با تحليل نظام سكونتاگاهي كه آن هم از پيوستگي و وابستگي لازم برخوردار نميباشد، به رهيافتهاي رهگشايي رسيدهايم. بدين معني كه درجهت تقويت و توسعه پيوندهاي منطقهاي ميان شهر و روستا از يك سو و با خارج از منطقه از سوي ديگر، ضرورت توسعه و گسترش راههاي ارتباطي درون منطقه و برون منطقهاي، به عنوان زمينه مثبت در جهت پويا نمودن فعاليتهاي تجاري و بازرگاني منطقه،در كنار فراهم نمودن راهكارهاي قانوني و اداري لازم، مانند توسعه فعاليت بازارچة مرزي ميلك زابل و تبديل آن به منطقه ويژة اقتصادي و در نهايت به منطقه آزاد تجاري با معافيتها و نخفيفهاي خاص مالياتي و گمركي و غيره، از اركان اين رهيافت تلقي ميگردد.
در عين حال به منظور پويايي هر چه بيشتر بخش كشاورزي و ايجاد و توسعه صنايع وابسته بدان در منطقه، قبل از هر چيز تأمين و پيجويي منابع آب مطمئن كه از طريق عقد قراردادهاي مناسب و محكم با كشور افغانستان از يك سو و توسعه منابع ذخيره آب منطقه (توسعه چاه نيمه چهارم و گودالهاي خاتم) به همراه لايروبي، تعريض و تعميق رودخانة هيرمند و درياچة هامون با پويا نمودن نيزارهاي آن، و زهكشي كليه اراضي سيستان، از سوي ديگر از اولويتهاي اين بخش تلقي ميشود.
رهيافت ديگر اين تحقيق دست يافتن به سلسله مراتبي از مكانهاي مركزي و روستا – شهرها در منطقه به منظور سازماندهي فضايي – كالبدي نظام سكونتگاهي آن ميباشد. بدين منظور علاوه بر شهر زابل به عنوان كانون مركزي توسعه منطقهاي، پنج (5) مركز شهري يا منظومة فضايي، به عنوان سطح دوم نظام سكونتگاهي و خدمات رساني و هفده (17) مركز بخش يا مجموعه روستايي، به عنوان سطح چهارم در نظم فضايي سكونتگاهي منطقه پيشنهاد شده، كه البته هر يك از اين مراكز سطح چهارم از 8 تا 46 روستاي ديگر را تحت پوشش نظام خدمات رساني خود و در پيوند با سطوح بالاتر حفظ و هدايت خواهند نمود.
اهمیت وبررسی روابط شهر وروستا به منظور تعادل بخشی در عملکرد وفعالیت های روزمره آنان می باشد، مطالعه وبررسی شهر وروستا تواما ودر ارتباط با یکدیگر ضرورت انکار ناپذیر است.چه در غیر این صورت برمعضلات شهر افزوده می گردد وشهر وروستا به سوی توسعه پیش نمی رود.
باتوجه به نقش مکان مرکزی شهر زابل، وجود 5مرکز شهری(شهرهای پیرامونی)، دارابودن بیش از 900روستاومشکلات طبیعی(خشکسالی)مطالعه ارتباطات بین نقاط شهری ورستایی درمنطقه سیستان بااهمیت می باشد.
وهدف از ارائه تحقیق حاضر بررسی روابط شهر ورستا درمنطقه سیستان می باشد، که با استفاده از روش میدانی، کتابخانه ای، توصیفی وتحلیلی بوده است.
به طور کلی رابطه شهر ورستا در منطقه سیستان یک طرفه بوده است واین باعث مهاجرتهای روستای به مراکز شهری به ویژه شهر زابل شده است واز طرف دیگر شهرهای پیرامونی وروستاهای منطقه به شدت از لحاظ اداری، خدماتی، سیاسی، اقتصادی و.. به شهر زابل وابسته می باشند، واین از هر جهت به زیان منطقه و موجب عدم تعادل در برنامه ریزی وتوسعه در منطقه می شود.
واژگان کلیدی: روابط شهر وروستا، منطقه سیستان، زابل، مکان مرکزی
شهر زابل به عنوان مرکز فروش وبازار خدمات رسانی برای روستاهای منطقه سیستان می باشد.ودر تهیه طرح جامع شهری زابل بررسی حوزه نفوذ و توجه به روستاهای منطقه سیستان وسامان دهی مناطق روستای ضروری می باشدوموجب رشد ارگانیک شهر زابل(مکان مرکزی)شهرهای در جه نسبت به شهر زابل همانند دوست محمد،بنجار(نقاط پیرامونی) وسایر نقاط(روستاهای)همان حوزه تحت نفوذ شهر زابل می شود.
روابط شهروروستا درمنطقه سیستان براساس يک رابطه نابرابر به نفع شهرمرکزی(زابل)وشهرهای یرامونی درجه دو(مرکز بخش ها) درجريان است . تحول دراین امر مستلزم تغيير درکارکردهاي اقتصادي ونقشهاي مختلف شهري که مديريت مناطق روستايي رابرعهده دارند مي باشد.
گرچه نقش شهر و روستا متفاوت می باشد ولی در برنامه ریزی مسائل چون روابط شهر وروستا مکان مرکزی، حوزه نفوذ، سلسله مراتب، شبکه شهری، روابط فضایی، روش های سیستمی وتحلیل های سیستمی ناحیه ای برای خدمات رسانی دارای اهمیت می باشد.
اهمیت تحقیق
روش تحقیق
بیان مسئله
چنانچه رابطه حاکم ، رابطه ای ناصحیح و ناعادلانه باشد ، موجبات وابستگی شدید جوامع روستایی به شهرها را فراهم آورده و به جای احیای ماهیت کار کردی روستاها مبتنی بر تولید ، عرضه کالا و خدمات ، داشتن مازادتولید و نهایتا پویایی اقتصادی ، به ضعف ساختارهای اقتصادی و اجتماعی روستا ها منجر گشته و با مهاجرت روستایئان به سوی شهرها ، نوعی رابطه نامتعادل و ناهنجار در مناسبات شهرو روستا به وجود می آید که نتیجه این روند تفوق و استیلای شهر بر روستاهای تحت نفوذ ش می باشد که به استعمار روستاها توسط شهر ها می انجامد . باتوجه به اینکه زندگی شهر ها و روستاها کاملا به یکدیگر وابسته است واین دو ، مجموعه زیستی واحدی را تشکیل می دهند ، توسعه و ترقی و یا بروز مشکلات در هر یک بر دیگری اثر غیر قابل انکار می گذارد.
باتوجه به رابطه غیر مستقیم انکاری که بین شهر وروستا وجود دارد و هر یک از بخش های اقتصادی اعم از کشاورزی ، صنعت و خدمات برای انجام فعالیت های خود به یک سری عوامل تولید نیاز دارند که عوامل مورد نیاز برای تولید بخش کشاورزی عبارتند از : زمین ، نیروی کار و سرمایه که سرمایه شامل کود ، بذر ، سموم ، دفع آفات نباتی ، ابزار آلات کشاورزی و ... است که برای تامین این عوامل روستاهای منطقه سیستان ناگزیر است با شهر زابل ارتباط داشته باشد آنها را تامین کند . به علاوه از طرف دیگر دارای مازاد محصولات کشاورزی می باشد که احتیاج به بازار مصرفی فراتر از بازار روستایی دارد و آن را نیز در شهر زابل جستجو می کنیم
موقعیت منطقه ای سیستان وشهر زابل
منطقه سیستان در 25درجه30دقیقه ت31درجه و27دقیقه عرض شمالی و58درجه 50دقیقه تا 63درجه 21دقیقه طول شرقی واقع شده است.(موسسه تحقیقات جنگلها ومراتع،1378،41)
شهرستان زابل در طول جغرافیایی 61درجه29دقیقه وعرض جغرافیایی 31درجهو01دقیقه قرار گرفته است.و با مساحت 14252کیلومتر مربع(1/8 درصد وسعت استان) و از نظر موقعیت در منتهی الیه شمالی استان واقع گردیده و از شمال با استان خراسان جنوبی، از غرب با استان کرمان، از جنوب با شهرستان زاهدان و از شرق با(شهرستان زهک) کشور افغانستان همجوار است.وبراساس آخرین تقسیمات کشوری دارای 4بخش مرکزی، شیب آب، پشت آب، میانکنگی و4شهرمحمدآباد، ادیمی، بنجار و دوست محمد وهمچنین 13 دهستان وحدود 937روستا می باشد.(راهنمای گردشگری سیستان وبلوچستان،3،1386)
شهر زابل مرکز اداری –سیاسی شهرستان زابل (یکی از 9 شهر ستان استان سیستان و بلوچستان ) می باشد .شهر زابل در فاصله 210 كيلومتري شهر زاهدان ودر انتهاي جاده ارتباطي زابل – زاهدان واقع شده است . این جاده مهمترین راه ارتباطی کانونهای جمعیتی منطقه اطراف زابل با مرکز استان (زاهدان ) و سایر مناطق و استانهای کشور می باشد.(مرکزآمار ایران،1375؛5)
جمعیت
جدول(1)
میزان افزایش جمعیت شهر زابل
آبان 1335 | آبان 1345 | آبان 1355 | مهر 1365 | مهر 1370 | آبان 1375 | آبان 1385 |
12221 | 18806 | 29404 | 75105 | 91041 | 100887 | 136956 |
میزان جمعیت شهری، رشد وضریب شهرنشینی شهرستان زابل ( با احتساب شهرستان زهک) ومقایسه آن با استان در سال 75و82
عنوان | سال 1375 | سال1382 | درصد تغییرات | رشد سالانه | ||||
شهرستان | استان | شهرستان | استان | شهرستان | استان | شهرستان | استان | |
جمعیت شهری(نفر) |
118878 |
838757 |
137974 |
1065035 |
16 |
27 |
15/2 |
4/3 |
ضریب شهر نشینی (درصد |
5/35 |
1/46 |
8/36 |
50 |
7/3 |
4/8 |
51/0 |
16/1 |
تراکم نسبی جمعیت شهری | 8/7 |
5/4 |
9 |
7/5 |
4/15 |
6/26 |
06/2 |
|
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}